شاخص­های رفتاری مقابله ای و نشانه­های روانی در میان کودکانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته­اند

شاخص­های رفتاری مقابله ای و نشانه­های روانی در میان کودکانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته­اند

ترجمه: داود کمیجانی دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی

هدف از این مطالعه، ‌بررسی مقابله با استرس و نشانه­های روانی در نمونه­ای  از کودکانی است که مورد سوء‌استفاده قرار گرفته­اند. ‌این نوع مقابله­ یا رویارویی، ‌از گزارش­های پزشکی قانونی در مورد کودکانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته­اند، ‌به دست آمده است. ‌

با استفاده از تحلیل مؤلفه­های اصلی، ‌مشخص شد که رفتارهای مقابله­ای به سه دسته تقسیم می‌شوند: اجتنابی، ‌بیانگر و مقابله عاطفی مثبت. ‌

مقابله اجتنابی، ‌برای طیفی از نشانه­های روانی، ‌شامل نشانه­های افسردگی، ‌استرس پس از سانحه، ‌اضطراب، ‌نشانه­های تجزیه­ای، ‌پرخاشگری و مشکلات تمرکز، ‌اندازه گیری شده است که از 8 تا 36 ماه پس از مصاحبه قانونی، ‌کارایی مطلوب و پیش­بینی‌کننده دارد. ‌

مشخص شده است که رفتارهای ویژه، ‌مانند بی‌قراری و حواس‌پرتی، ‌همراه با نشانه­هایی هستند که بعدا می‌آیند. ‌این یافته‌ها مطلوبیت پیش‌گویانه رفتارهای اجتنابی در کل و بی قراری و حواس‌پرتی را به صورت ‌‌خاص، ‌در میان کودکانی که مورد سوء استفاده  جنسی قرار گرفته اند، ‌نشان می‌دهد. ‌

تقریباً 6% کودکان در هر سال از انواعی از بهره‌کشی‌های جنسی رنج می‌برند. ‌سوء استفاده جنسی از کودکان با طیف وسیعی از مشکلات روانی مثل اختلال استرس پس از سانحه، ‌اضطراب فراگیر، ‌افسردگی، ‌تجزیه یا تفکیک، ‌مشکلات تمرکز و توجه، ‌رفتارهای پرخاشگرانه، ‌مشکلات اخلاقی و حتی خودکشی و سوء مصرف مواد، ‌همراه است. ‌پیامدهای سوء استفاده جنسی از کودکان، ‌نه تنها بلافاصله پس از سوء استفاده بلکه تا بزرگسالی نیز ادامه دارد و با بروز نشانه‌هایی در کودکی منجر به مشکلات شدیدی در بزرگسالی و بلوغ می‌شود. ‌

همبستگی میان سوء استفاده جنسی کودکی و نشانه های روانی در کودکی و نیز پیامدهای بلند مدت، ‌نشان می‌دهد که شناسایی کودکان در معرض بیشترین خطر، ‌برای جلوگیری از پیشرفت مشکلات روانی در اوایل سوء استفاده جنسی، ‌نه فقط برای عملکرد کودکان در کوتاه مدت، ‌بلکه در تمام طول عمر، ‌یک هدف مهم بالینی و تجربی است. ‌

مقابله فردی ممکن است شاخص اولیه مهمی برای اختلال‌های بعدی باشد؛ چراکه مقابله [با استرس]، ‌هم در میان کودکانی که مورد سوء استفاده قرار گرفته‌اند و هم در کودکان دیگر، ‌در ارتباط با نتایج سلامت ذهنی[روانی]، ‌مختلف است. ‌

این مطالعه تلاش می‌کندتا سودمندی یک سنجش مشاهده‌ای از مقابله کودکان را، ‌به عنوان ابزار شناسایی و توصیف شاخص‌های رفتاری مقابله، ‌مورد بررسی قرار دهد، ‌که با نشانه‌های روانی آتی (8-36 ماه پس از مصاحبه قانونی اولیه) در کودکانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته‌اند، ‌مرتبط است. ‌توانایی ما برای شناسایی کودکانیکه بیشتر در معرض سوء استفاده جنسی هستند، ‌با توجه به نشانه‌های روانی و رفتارهای مقابله‌ای مشاهده شده، ‌ممکن است به جلوگیری از گسترش و نگهداری نشانه‌ها در این کودکان کمک کند. ‌

مقابله اجتنابی، ‌یا سرکوبی و اجتناب از افکار و احساسات مربوط به سوء استفاده جنسی، ‌ممکن است به ویژه در تعیین شدت و سرعت نشانه‌های روانی، ‌مؤثر باشند. ‌بیشتر تحقیقات تجربی نشان می‌دهند که استفاده از این شیوه خاص مقابله، ‌کودکان را در معرض خطر بیشتری برای اختلالات روانی قرار می‌دهد. ‌یک مطالعه در جمعیتی که این نوع سوء استفاده را تجربه نکرده‌اند، ‌نشان می‌دهد که اجتناب و سرکوبی تجربیات احساسی می‌تواند برای سلامت ذهن [روان] مضر باشد. ‌همچنین استفاده از مقابله اجتنابی می‌تواند به کشف و توضیح این موارد کمک کند که چرا و چگونه، ‌نشانه‌های روانی قربانیان سوء استفاده جنسی در کودکی، ‌تا بزرگسالی ادامه می‌یابد. ‌

استفاده مادام‌العمر از مقابله اجتنابی می‌تواند در اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) بزرگسالی نقش داشته باشد و باعث می‌شود که بزرگسالان بازمانده از سوء استفاده جنسی در کودکی، ‌به صورت فزاینده در معرض قربانی شدن مجدد قرار گیرند. ‌به همین نحو، ‌آلکسی تیمیای کودکان (alexithymia) (نوعی ناتوانی در شناسایی و بیان احساسات است که به طور کلی با سبک مقابله اجتنابی، ‌در ارتباط است) پس از سوء استفاده جنسی، ‌با افسردگی در بزرگسالی مرتبط است. ‌

در مقایسه با مقابله اجتنابی، ‌دیگر شیوه‌های مقابله، ‌نظیر ابراز احساسات مرتبط با وقایع منفی زندگی، ‌با عملکرد روانی، ‌سازگاری دارند. برای مثال، ‌بازبودن عاطفی و بیانگر بودن، ‌به طور کلی به عنوان فاکتورهای محافظتی بالقوه، در میان کودکانی که مورد بهره‌کشی جنسی قرار گرفته‌اند، ‌شناسایی شده است. ‌با این حال، ‌سودمندی این شیوه‌ها، ‌به زمینه‌ای  که در آن مورد استفاده قرار می‌گیرند و به روشی  که از آنها استفاده می‌شود، ‌وابسته است. برای مثال، ‌یافته‌های اخیر در روان‌شناسی اجتماعی، ‌نشان داده است که تنها شکل‌های خاصی از بیان کردن و تجزیه تجربیات عاطفی (مثل از خود فاصله‌گیری و ارزیابی مجدد) به طور مؤثر، ‌نشانه‌های فیزیولوژیکی و روانی وابسته به وقایع ناخوشایند زندگی را کاهش می‌دهند، ‌در حالی که دیگر شیوه‌ها (مثل نشخوار کردن) حقیقتا شدت نشانه‌ها را افزایش می‌دهند.

‌به طور مشابه، ‌اختلال در نظم عاطفی، ‌یا بیان و تجربه فاقد کنترل احساس و عاطفه، ‌با طیف وسیعی از مشکلات روانی در ارتباط است. ‌به ویژه در میان کودکانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته‌اند. ‌برخی مطالعات نشان داده است که افشا و تشریح بهره‌کشی برای کودکان سودمند است ‌و برخی دیگر این را رد کرده‌اند. ‌افشای مشروح و مفصل ممکن است در زمینه‌های خاصی مثل مصاحبه قانونی با یک بزرگسال ناشناس، ‌ایجاد پریشانی بیشتری کند. ‌

هدف مصاحبه قانونی، ‌به تصویر کشیدن اطلاعات حقیقی و صحیح از قربانیان سوء استفاده جنسی کودکی است. مصاحبه قانونی ‌در مقابل مصاحبه بالینی قرار دارد که اهداف اولیه آن اغلب شامل ایجاد تفاهم و کمک به کودکانی است که با تجربه‌های مورد بهره‌کشی قرار گرفتن خودشان ‌مقابله می‌کنند.

‌از آن جا که مصاحبه‌های قانونی تلاشی برای مداخله در سبک و سودمندی مقابله کودکان نمی‌کنند، ‌این مصاحبه‌ها یک محیط ویژه مفید و مؤثر ارائه می‌دهند که در آن می‌توان به مشاهده مقابله و متغیرهای روانی دیگر پرداخت.

‌به خاطر مجموعه اهداف واحدشان، ‌کودکان ممکن است مصاحبه‌های قانونی قدری متفاوت‌تر را (برای مثال، ‌با استرس بیشتر)نسبت به این که دیگر اشکال برهم کنش در مورد سوء استفاده‌ای که از آنها شده است، ‌مثل مصاحبه‌های درمانی، ‌تجربه کنند.

‌مشاهده بچه‌ها در موقعیت‌های جدید یا پر استرس، واسطه‌ای است برای استنباط گستره عملکرد بچه‌ها به صورت گسترده. ‌به علاوه، ‌از آنجا که مصاحبه‌های قانونی اغلب نقطه اولیه مداخله برای کودکانی است که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته‌اند، ‌رفتارهای مشاهده شده در این زمان که در ارتباط با خطر روانی هستند، به ویژه برای پردازش و رسیدگی، ‌بسیار بحرانی است. ‌

شواهد و مدارک نشان می‌دهندکه مقابله اجتنابی ممکن است به ویژه با توجه به گسترش نشانه‌های روانی آتی در کودکانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته‌اند، زیان‌بخش باشد ‌و حداقل در زمینه‌هایی که تثبیت و ارزیابی مجدد، ‌ترغیب و تشویق شود، ‌سبک‌های مقابله‌ای بیانگر و عاطفی، ممکن است در مقابل ابراز و تجلی نشانه‌ها، بهتر باشد. ‌

در محدوده دانش ما، ‌هیچ مطالعه‌ای تا امروز، ‌شاخص‌های رفتاری مقابله [با استرس] را میان کودکانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته‌اند، ‌چه در مصاحبه‌های قانونی و چه در دیگر موارد، ‌بررسی نکرده است. ‌در عوض، ‌تحقیقات موجود، ‌روی سنجش خود اظهاری کودک، یااظهارات والدین، بر سبک مقابله‌ای، ‌تمرکز می‌کنند. ‌اگرچه این معیارها و سنجش‌ها می‌توانند مفید واقع شوند، ‌با جهت‌گیری‌های گزارشی محدود شده‌اند. ‌با توجه به محدودیت مقیاس‌های خود-اظهاری و گزارش والدین از مقابله، ‌شاخص‌های رفتاری مستقیماً مشاهده شده، در نزدیک‌ترین زمان پس از سوء استفاده جنسی از کودک، ممکن است دستاوردهای منحصربه فردی در مورد انواع رفتارهای مقابله‌ای که واقعا به وسیله کودکانی که مورد سوء استفاده قرار گرفته‌اند به کار می‌رود، ‌ارائه دهد.

‌برای این منظور، ‌این مطالعه، ‌سودمندی شیوه‌های مقابله رفتاری را برای ارزیابی شیوه‌های مقابله‌ای مورد استفاده کودکانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته‌اند، ‌بررسی می‌کند. ‌همچنین این مطالعه تلاش می‌کند تا مشخص نماید که آیا رفتارهای مقابله‌ای کودکان شامل عوامل تفسیرپذیری است که ارائه دهنده سبک‌های مقابله‌ای گسترده‌تری است و آیا این عوامل ‌و یا رفتارهای مقابله‌ای فردی، ‌با نشانه‌های روانی درازمدت، ‌به ویژه افسردگی، ‌اضطراب، ‌اختلال استرس پس از سانحه، ‌تجزیه، ‌پرخاشگری‌و مشکلات تمرکز، ‌در ارتباط است.

‌‌معیارهای رفتاری کمی از هدف مقابله در میان کودکانی که مورد سوء استفاده قرار گرفته‌اند، ‌وجود دارد و ما برای ارزیابی این فرضیه که «کودکانی که مورد بهره‌کشی جنسی قرار گرفته‌اند در معرض بیشترین خطر برای افزایش نشانه‌های روانی هستند»، ‌بسیار کم می‌دانیم.

در این مطالعه نتایج نشان داد که از سه عامل مورد بررسی، ‌تنها عامل مقابله اجتنابی به طور چشمگیری با نتایج سلامت روانی طولانی ارتباط داشته است. ‌به ویژه، ‌مقابله اجتنابی طی مصاحبه قانونی به طور چشمگیری با نشانه‌های افسردگی آتی، (‌r(42)=.‌30p=. ‌05) ‌نشانه‌های تجزیه، (‌r(42)=. ‌34p=. ‌03) ‌ونشانه‌های اختلال استرس پس از سانحه(‌r(42)=. ‌36p=. ‌02) ‌در ارتباط بود. ‌مقابله اجتنابی به صورت حاشیه‌ای، ‌پیش‌بین مشکلات تمرکز، (‌r(42)=. ‌28p=. ‌07) ‌و پرخاشگری (‌r(42) =. ‌26p=. ‌08) ‌بود و به طور مؤثری پیش‌بین نشانه‌های اضطراب نبود (‌r(42)=. ‌21p=. ‌16).‌

از 4 مورد در عوامل اجتنابی، ‌رفتار بی‌قرار و حواس پرتی به طور چشمگیر با گستره‌ای از نتایج سلامت روانی، ‌شامل نشانه‌های اختلال استرس پس از سانحه، ‌اضطراب، ‌افسردگی، تجزیه، پرخاشگری و مشکلات تمرکز، ‌کمتر همبسته بود. ‌این نتایج  پیشنهاد می‌دهند که هر دو رفتار اجتنابی و رفتارهای اجتنابی خاص، ‌مثلاً بی قراری و رفتارهای همراه با حواس‌پرتی، ‌با شدت علائم طولی با گستره‌ای از نشانه‌ها و اختلالات روانی، ‌در ارتباط است. ‌

بحث

یافته‌های این مطالعه پیشنهاد می‌دهد که مقابله‌هایی که از نظر رفتاری بررسی شدند، ممکن است سودمندی پیشگویانه‌ای در موردعملکرد روانی متعاقب سوء استفاده جنسی از کودک، ‌داشته باشند. ‌به ویژه، ‌این مطالعه، ‌رفتارهای مقابله‌ای مشاهده شده را در سه سبک ارزیابی کرد:اجتنابی، ‌بیانگر عاطفی، ‌و عاطفی مثبت.

دلالت‌کننده‌های رفتاری مقابله اجتنابی در ارتباط با نشانه‌های روانی متعاقب بودند. ‌اهمیت نسبی مقابله اجتنابی که در این جا مشخص شد، تحقیقاتی را تأیید می‌کند که پیشنهاد می‌کردند از میان قربانیان سوء استفاده جنسی کودک و جمعیت کلی همانند، ‌مقابله اجتنابی بسیار بیشتر از انواع دیگر مقابله با نشانه‌های روانی در ارتباط بود. ‌به ویژه، ‌به نظر می‌رسد در شناسایی کودکانی که ممکن است گستره‌ای از خلقیات، ‌اضطراب، ‌و مشکلات رفتاری، ‌شامل تجزیه، ‌استرس پس از سانحه، ‌نشانه‌های اضطراب و افسردگی ‌و همچنین مشکلات تمرکز و پرخاشگری را ادامه دهند، ‌بی‌قراری و حواس‌پرتی بسیار مهم باشند. ‌

اگرچه در مطالعه حاضر، ‌روابط بین مقابله و سلامت ذهنی همزمان مورد بررسی قرار نگرفتند، ‌ارتباط بین مقابله و نشانه‌های روانی آتی ممکن است نسبت به ارتباط مقابله بیانگر در پیش‌بینی بروز علائم، ‌به ویژه زمانی که در متن یک مصاحبه قانونی سنجیده می‌شوند، ‌دیدگاه‌های مهمی فراهم آورد. ‌مصاحبه‌های قانونی، ‌که می‌توانند برای کودکان تولید اضطراب کنند، ‌مطالبات غیر معمول بیش از ظرفیت کودکان برای مقابله ایجاد می‌کنند ‌و به ویژه امکان دارد که روش‌های مقابله اجتنابی بیشتری ایجاد شود. ‌به علت وجود چنین مطالباتی، ‌نیاز به مقابله در چنین شرایطی واضح‌تر از شرایطی است که استرس و تضاد کمتری وجود دارد، ‌مانند مصاحبه‌های درمانی یا گفت‌وگو با بزرگسالان مورد اعتماد.

‌به علاوه، ‌از آنجا که نیاز است کودک تجربیات خود را از سوء استفاده جنسی طی مصاحبه قانونی منعکس و ابراز کند، ‌دریچه‌ای باز می‌شود به این که چطور یک کودک نه تنها با تجربه سوء استفاده، ‌بلکه همچنین با انگیختگی و بی‌نظمی فیزیولوژیکی که ممکن است وقتی مجبور به یادآوری و بازگویی بهره‌کشی می‌شود، ‌با آن رو به رو شود، ‌مقابله می‌کند. ‌بنابراین، ‌این تنظیمات، ‌زمینه‌ای منحصر به فرد و ویژه است که در آن به بررسی و ارزیابی رفتارهای مقابله‌ای کودکان و ارتباط آنها با نشانه‌های آتی، ‌پرداخته می‌شود. ‌

به ویژه، ‌بی‌قراری و حواس‌پرتی‌های ابراز شده در مصاحبه قانونی، ‌ممکن است ابزاری ارزشمند و قابل اتکا برای شناسایی کودکان در معرض خطر آسیب‌های روانی، ‌باشد. ‌

اول اینکه، ‌این دو رفتار در مقایسه با نشانگرهای رفتاری انتزاعی‌تر اجتناب، ‌برای شناسایی و کدگذاری بسیار آسان هستند. ‌دوم اینکه، ‌این رفتارهای خاص ممکن است به کشمکش‌های عاطفی وسیع‌تر و سخت‌تر، ‌مثل درهم ریختگی‌های عاطفی، ‌اشاره کند که کودکان را در معرض خطر فزاینده قرار می‌دهد. ‌تحقیقات اخیر در مورد سبب‌شناسی آسیب مرتبط با سانحه پیشنهاد می‌دهد که عدم توانایی در سازماندهی عواطف از طریق ساز و کارهای انطباقی، ‌که اغلب از طریق رفتارهای بی‌نظم و آشفته‌ای نظیر بی‌قراری و حواس‌پرتی تجلی می‌یابد، ‌ممکن است منجر به بروز نشانه‌های شدیدتر شود. ‌

در نمونه فعلی، ‌بی‌قراری و تلاش برای پرت کردن حواس خود، ‌می‌تواند نشان دهد کودکان به وسیله عواطف و احساسات ناراحت‌کننده و یا تجربه‌های فیزیولوژیکی دردناک و آزارنده احاطه شده‌اند و قادر نیستند به صورتی مؤثر این اندوه و ناراحتی‌ها را مدیریت کنند، ‌هرچند که چنین حلقه‌ای نیاز به بررسی‌های بیشتر دارد. ‌

نشانه‌های فیزیکی یا رفتاری بروز داده شده نظیر اینها، ‌همراه با دیگر نشانه‌های شبیه به کمبود توجه و تمرکز، ‌به عنوان شاخص‌های بالقوه اختلال ترومای رشدی (DTD)، ‌تشخیصی که برای گنجیدن در راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی، ‌پیشنهاد شده است، ‌شناخته شده است. ‌با توجه به ملاحظات تشخیصی پیشنهاد شده برایDTD، ‌نشانگرهای رفتاری اختلال در نظم عاطفی ممکن است در پی مواجهه مستمر با تروما در دوران کودکی، ‌به علت ناتوانی کودکان در مدیریت احساسات مرتبط با این رویدادها، ‌توسعه یابد. ‌به نوبه خود، ‌ناتوانی کودکان برای کنترل مؤثر عواطف منفی ممکن است در ارتباط با نشانه‌های روانی آتی و بسیار شدید باشند. ‌

2 thoughts on “شاخص­های رفتاری مقابله ای و نشانه­های روانی در میان کودکانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته­اند

  • ژوئن 2, 2014 در t 1:39 ق.ظ
    Permalink

    سلام . برادر داوود حال کردیم. خدا قوت . خسته نباشید. یا علی ع

    پاسخ دادن
  • آگوست 20, 2014 در t 8:15 ب.ظ
    Permalink

    سلام از مترجم مقاله بی نهایت تشکر می کنم.
    مدتها بود که در این خصوص چیزی ندیده و نشنیده بودم.
    خیلی مبتلا به و فراگیره
    خصوصا باتوجه به مسایل فرهنگیه کشور ما .
    در صورت امکان باز هم نیز از این موارد اشتراک گذاشته بشه
    بازم ممنون

    پاسخ دادن

پاسخ دادن به سید رجایی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *